خدادادی و فتحی پور بعلاوه دو نامزد دیگر تایید صلاحیت شدند
وقت نیوز نوشت - براساس تازه ترین اطلاعیه شورای نگهبان صلاحیت سلمان خدادادی از ملکان ، ارسلان فتحی پور از کلیبر ، رضاعلیزاده از ورزقان . کریم پاک پور از تبریز برای حضور در رفابت های انتخاباتی دهمین دوره مجلس شورای اسلامی تایید شد.
دکتر الماسی پس از اینکه از احراز صلاحیتش در دور دهم مایوس گردید طی متنی به شرح زیر از عباس جهانگیرزاده حمایت کرد.
دکتر حسن الماسی؛ نماینده دوره های پنجم و ششم مجلس از حوزه ی انتخابیه پارس آباد و بیله سوار طی تماس تلفنی با مدیر گروه حامیان خود ضمن تشکر از همراهی و همدلی مردم از کاندیداتوری عباس جهانگیرزاده در انتخابات مجلس دهم از حوزه ی انتخابیه پارس آباد و بیله سوار حمایت کرد. الماسی در این تماس یادآور شده است:
باسلام خدمت دوستان و همراهان محترم
احتراما به استحضار اعضای محترم گروه حامیان بنده میرساند طی تماس تلفنی جناب دکتر الماسی ضمن تشکر از مشارکت و همراهی اعضای محترم گروه چون امکان حضور در صحنه برای ایشان مقدور نشد و ایشان به عنوان یک اصلاح طلب از کاندیداتوری حاج عباس جهانگیرزاده که تنها کاندیدای منتخب اصلاح طلب در حوزه ی انتخابیه پارس آباد و بیله سوار، اصلاندوز، جعفرآباد و حومه حمایت خود را اعلام نموده که متقابلا طی بیانیه ای حمایت خویش را از کاندیداتوری آقای جهانگیرزاده کاندیدای مورد حمایت گروههای اصلاح طلب ایران به سمع و نظر مردم خواهند رساند.
آیدین سیارسریع
بی قانون
به کوری چشم دشمنان و بدخواهان و زورگویان بین المللی و استکبار جهانی و همینطور مردم آسیب دیده ی کشورمان بالاخره خدا خواست تا سلبریتی ما طنزنویس ها هم به میادین برگردد. پنجشنبه هفته گذشته محمود احمدی نژاد نمی دانیم به کجا داشت می رفت یا از کجا بر می گشت که یکی از خبرنگارهایی که ایشان را محاصره کرده بودند پرسید نظرتان راجع به نامزدهای انتخابات چیست. استاد هم که الهی موش ایشان را تناول کند با رندی و ظرافت تمام پاسخ داد: «نامزدی خوب است. نامزدها هم در دوره نامزدی همدیگر را دوست داشته باشند و هم پس از ازدواج». آنهایی که تا امروز این اظهارنظر شگرف را نشنیده اند احتمالا تصور می کنند این هم جزئی از مطلب طنز است ولی نیست. شما که بهرحال باور نمی کنید ولی به جان خودم نیست. ما هم تا ویدیویش را ندیدیم فکر می کردیم یک چیزی است تو مایه های دروغ یک آوریل یا اسکلاسیون هیفده بهمن ولی با چشمان خودمان این مزاح روده افکن را دیدیم و حظ وافر بردیم. اولش خوشحال شدیم که احمدی نژاد به عرصه بازگشته است، گفتیم می آید و با خودش سوژه می آورد و از دست دولت گوشت تلخ و سوژه پران یازدهم خلاص می شویم ولی بعدا که کمی دقت کردیم دیدیم از این مدخلی که ایشان ورود کرده است نه تنها آبی برای ما گرم نمی شود بلکه می تواند خطرآفرین هم باشد. چون اساسا دکتر در آن هشت سال به یاد ماندنی با این که قصد شوخی نداشت از همه ما طنزنویس ها بامزه تر بود و مطالب ما پیش یک سخنرانی جدی ایشان کوه یخ جلوه می کرد، حالا که واقعا با قصد شوخی جلو آمده و احساس بامزگی هم می کند با فلج شدن طنز سیاسی عملا ما باید بساطمان را جمع کنیم و برویم توی تلگرام با جوک های +13سال و فتوشاپ عکس های کیمیا کسب درآمد کنیم (گیزمیزطور!). البته در مورد این اظهارنظر ژرف دکتر نباید اسیر سطحی نگری شد و تنها به بازی کلامی ظریف ایشان پرداخت. باید دید چه پیامی در کنه این جملات نهفته است. آقای احمدی نژاد در خلال پاسخ کوتاه خود از آنجایی که علاقه خاصی به ازدواج و وصلت دادن دارد و کلا آدم دست به خیری است جوانان را تشویق به ازدواج می کند. ایشان در دوره ریاست خودش هم همینطور با خنده و شوخی مام میهن را شوهر داده بود و نشان داده بود در امر ازدواج با هیچکسی شوخی ندارد، حتی با مام میهن. امروز هم سعی می کند با بیان این دغدغه ها در قالب مزاح و مطایبه از سیاست به سمت مسائل اجتماعی برود. برای همین می گوید: «نامزدی خوب است». یعنی نامزدی دوران شیرینی است مخصوصا با تورم و بیکاری و رکود بسیار می چسبد. «نامزدها هم در دوران نامزدی همدیگر را دوست داشته باشند هم بعد از ازدواج». واقعا جملات آنقدر سنگین است که حتی ما هم که متخصص در امور احمدی نژاد هستیم از تفسیر آنها عاجزیم. احتمالا طعنه ای به اصولگرایان می زند که احمدی نژاد را در دوران نامزدی دوست داشتند ولی در زندگی مشترک وقتی رفت و آمدهای مشکوک لولو و مشایی را به خانه دیدند دیگر احمدی نژاد را دوست نداشتند. بیایید همگی نامزد شویم و هم در دوره نامزدی و هم بعد از ازدواج همدیگر را دوست داشته باشیم تا احمدی نژاد دوباره دست به کار نشده!
«آیدین سیار سریع»
محسن رئیسی یکی از کاربران فضای مجازی که چندی پیش در پی اظهارات مهندس ایرج بیگدیلو یکی از کاندیداهای دور دهم انتخابات که گفته بود بساط طایفه گرایی را از مغان بر خواهد چید،واکنش نشان داده و طی یادداشتی وی را به تازه واردی که خیلی زود خود را صاحبخانه میداند تاکید کرده بود. محسن رئیسی همچنین بیگدیلو را جزو یاران احمدی نژاد و از جریان فکری تندرو ها معرفی کرده بود که متعقابا بیگدیلو نیز در سخنرانی جلسات شبانه نزد هواداران خود وی را به تفرقه افکنی و داشتن تفکرات طایفه گرایانه متهم کرده بود.
به دنبال این اظهار نظرها و تبادل دیالوگها،تعدادی از هواداران و حامیان بیگدیلو به تازگی طی بیانیه ای که متن آن در پی خواهد آمد،مجددا از خجالت رئیسی در آمده اند.
متن این جوابیه بدین شرح است.
جناب رئیسی
فردی که بعنوان غریبه و تازه از راه رسیده قلمداد کرده ای ریشه و اصل و نسب مغانی دارد ( کتاب تارویخ بیگدلو جلد سوم ) که هیچوقت در جلسات هم اندیشی با طوایف مختلف منطقه کسی را تهدید نکرده است تا به قول شما حساب پاکان ، ترسی از محاسبه نداشته باشد . درضمن وقتی اسمی از شما برده نشده، داد وهوار راه انداخته اید مگر بر اعمال و سوابق خود تردید دارید که پرچم تبرئه بر افراشته اید.
جناب رییسی حضرتعالی یا گوشتان سنگین است یا اشتباه به عرضتان رسانده اند که مهندس بیگدلو چنین گفته باشد که بساط طایفه را برمیچینم اگر کمی تامل کنی سالیان متمادی مغان از دست تفکر افرادی چون شما که حاکم برطایفه گرایی بوده چه ضرر هایی ندیده و اگر کمی انصاف داشته باشی و سن سالت اجازه دهد بررسی موضوع تورا به حقایق نزدیکتر خواهد کرد .
جناب رییسی شما در نوشته هایتان اطرافیان مهندس بیگدلو را ساده اندیش و ساده دل قلمداد کرده اید لطفا از نزدیک اطرافیان مهندس را مطالعه بفرمایید تا دریابید که از قاطبه فرهنگیان و اساتید دانشگاه گرفته تا ریش سفیدان و بازنشسته نیروی انتظامی با درجه سرهنگی با حدود سی سال سابقه خدمت از نوامیس کل طوایف منطقه دفاع کرده است در کنارشان وجود دارند که به نظرتان ساده لوح و ساده اندیش هستند .
همه میهمانانی که در ستاد خانگی مهندس بیگدلو حاضر میشوند شاهدند که بیگدلو در تمام سخنانش باکمال احترام و به نیکی از طوایف مختلف مغان نام میبردوبه رسم ادب و احترام در مقابل همه ی آنان سرتعظیم فرودمی آورد.لذا جنابعالی خود را صاحبخانه و مالک مغان میدانید که ورود اشخاص دلسوز را به منطقه منع میکنید
متاسفانه خودتان را زیاد بالا میبینید که غرور وتکبربیجا و خود خواهانه ثمری ندارد.(هرگز نخورد آب زمینی که بلند است)
برادر عزیز شما کلمه طایفه گرایی را به اشتباه تفسیر کرده اید طایفه گرایی اساس اتحاد و انسجام منطقه را در طی سی و شش سال پس از انقلاب را بهم زده و منطقه را چند قطبی نموده ودرهر دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی یکی از طوایف به عنوان نماینده به مجلس راه یافته و افکار عمومی نیز بر این نکته صحه میگذارند که با این انتخاب تحصیل کردگان و فرهیختگان دیگر طوایف در اثر عملکرد ناصواب نماینده یک طایفه ی خاص حداقل چهار سال از هر پست و مقام و منسبی کنار گذاشته میشوند .
آقای رییسی حتما تاکنون گذرتان به ادارات دولتی نیفتاده که بدان اندازه ساده لوح و ساده اندیش قلم زده اید و اگر افتاده حتما به واسطه ی مسئول هم طایفه ای خود امور اداری ات را رفع و رجوع کرده ای . و در آخر کلام بدانید ادب هر مغانی از هر طایفه ای باشد حکم نمیکرد ک آن جمله بی ادب و دور از شان یک مغانی را به عنوان فرهیخته برزبان آورده و در صفحه های مجازی پخش میکردی.چرا که به فرموده حضرت علی( ع) : علامت گوهر انسان رفتار اوست.
از بابت نگارش بی ادبانه ات از طرف کل طوایف از میه مان عزیزمان مهندس ایرج بیگدلو صمیمانه عذرخواهی میکنیم
عده ای از تحصیل کردگان و فرهنگیان طوایف مختلف مغان
دکتر اسماعیل ابراهیمی: طوفانی که در منطقه بر پا شده با زلزله ای مهیب در 7 اسفند ، همچنان سیر سعودی خودرا ادامه خواهد داد.
دکتر اسماعیل ابراهیمی از عشق و علاقه همشهریان و هموطنان خود به دلیل تلاش و مشارکت گسترده و خستگی ناپذیر جهت ثبت رویدادی تازه در منطقه و جهان تقدیر و تشکر کرد.
وی از تمامی طوایف ،اقشار ، گروهها ،کاندیداها و طرفداران آنان خواست عزت و احترام خود را در همه حال حفظ کرده و به همدیگر احترام بگذارند.ابراهیمی به طور خاص از طرفرداران خود خواست تا به هیچ عنوان وارد حاشیه نشده و احترام رقبا را در همه حال حفظ نمایند.
نامزد دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی گفت اتحاد ،انسجام و وحدت خود را با زلزله ای مهیب در 7 اسفند به رخ دشمنان کشیده و با مشارکت حداکثری خط بطلانی بر یاوه گوییهای دشمنان خواهیم کشید و با آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تجدید پیمان خواهیم کرد.
گمانه زنی ها در خصوص تایید صلاحیت دو تن از نامزدهای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه پارس آباد و بیله سوار شدت گرفت.
با نزدیک شدن به زمان اعلام مجدد لیست تایید صلاحیت ها ،گمانه زنی ها در خصوص تایید صلاحیت حداقل دو تن از کاندیداهای مطرح این دوره بالا گرفته است برخی ها تایید صلاحیت درویشی را مسجل دانسته و از تایید حتمی صلاحیت وی خبر میدهند اما در خصوص تایید صلاحیت دو تن از کاندیداهای دیگر هنوز خبر واثقی وجود ندارد برخی گمانه زنی ها از تایید صلاحیت علی علایی و برخی های دیگر نیز از تایید صلاحیت سلیمان فهیمی خبر میدهد.
اما چیزی که در این میان مهم و قابل اشاره است این است که در صورت تایید صلاحیت هر کدام از کاندیداهای مورد اشاره به احتمال قریب به یقین تا حدودی معادلات و جو انتخابات جابجا شده و موقعیت برخی ها تحکیم و موقعیت برخی کاندیداها نیز متزلزل خواهد شد.تایید صلاحیت سلیمان فهیمی به عنوان پای ثابت کاندیداهای ادوار گذشته که رای قابل توجهی نیز همواره از سبد آراء این حوزه انتخابیه را به خود اختصاص داده میتواند موقعیت هر کاندیدی را با مخاطره مواجه سازد.
اما در صورتی که صلاحیت هادی درویشی و یا احتمالا علی علایی به عنوان دو تن از کاندیداهای دیگر مطرح این حوزه احراز شود ، میتواند موقعیت برخی کاندیداهایی که به نوعی با طوایف و مناطق جغرافیایی این دو کاندید نزدیکی داشته و یا نقطه اشتراکی با آنان دارند را متزلزل و یا با مخاطره همراه سازد.
وقتی سخن از پیشرفت، ترقی و آبادانی به میان می آید وجود جوانان و مردمانی را احساس می کنم که شبانه روز برای کسب نان حیات خود از شهری به شهری عازم می شوند و پدران پیری را می بینم که بخاطر فرزند بیکار خود با دستان لرزان پیش هر مسئولی و پیمانکاری سر خم می کنند و اشک مادرانی که در جلوی بیمارستانهای کم امکانات و برادران و خواهرانی که وقتی از جاده ی اردبیل- مغان تردد میکنند به یاد عزیز از دست رفته خود اندوهگین می شوند و متصور شدن تحصیلکردگان و جوانانی که در جوانی پیر گشته اند نگرانی کل وجودم را فرا میگیرد که چرا این همه توانمندی و ظرفیت های بالقوه نتوانسته نیاز امروز منطقه خود را تامین نماید؟
چرا نتوانسته چشم اندازهای متمرکز برای پیش رو را ترسیم کند؟ پس غیرقابل انکار است که مبنای همه چیز را دغدغه مندی برای پیشرفت و کاستن مشکلات را مدیریت بدانیم و بپذیریم که منطقه ای به وسعت مغان و پتانسیل فرا اقلیم و استعدادهای موجود کشاورزی، زمین حاصلخیز و توریسمی و… به فراموشی و حاشیه رفته است و در این میان چطور انتظار داریم سرمایه گذاران داخلی و خارجی، کارخانه جات و صنایع تبدیلی نقش آفرینی کنند؟
بنده قدم اول پیشرفت هر منطقه را درک پتانسیلهای آن می دانم و معتقدم قدم های بعدی آن با عملیاتی کردن طرح های مشاور محور با مدیریت دانش بنیان و مشارکتی برای هدایت کنترل پروژه های اجرایی را که می تواند مشکلات داخلی منطقه را هموار و مرتفع ساخته و فرایند برنامه ریزی برای یک خروجی منسجم در قالب سیستم هماهنگ دارای مراحل مشخص را اجرا ساخته تا محور برنامه ریزی توسعه به فراموشی و خواب سپرده نشود و بتوانیم نقش آفرینی نموده و سکان رشد منطقه را بدست بگیریم و در همین راستا وجدان مان را در گرو عملکردمان قرار دهیم(برای رسیدن به هدف، یک رویکرد بنا کنیم و آن را به مرحله اجرا درآوریم ) و در نظر داشته باشیم که تقسیم عادلانه فرصت‌های عمران و آبادانی در شهرها، بخش‌ها، دهستان‌ها، روستاها و قشلاق‌های تابعه بنحوی صورت پذیرد که بخشی آباد شده و بخش دیگری فراموش نشود.
هرچند ارایه راهکارهای کلیدی به مرور و در مطالب تخصصی خود بررسی خواهد شد و باز به قسمتی از این پدیده و جریانها می توان اشاره کرد و از جمله ایجاد زیرساختها که در تمامی پروژها لازم و ضروریست، ایجاد اشتغال برای بیکاران و جوانان اعم از مردان و زنان، طرح آمایش سرزمین، مدیریت شهری و روستایی، برنامه های فرهنگی و آگاهی بخش، پژوهشها و مطالعات در حوزه اقتصادی به واسطه ی تیم اقتصادی، عمران و شهرسازی و تشکیل اتاق فکر.
در نتیجه ما نباید از مسیر رشد غافل بمانیم و ضعفها و ناکارآمدی خود و مدیران خود را بپذیریم و از قدرت تشخیص بالایی برخوردار باشیم تا از هوشیاری، اعتماد بنفس و ریسک پذیری به همراه سخت کوشی های خود رهبری مقدرانه داشته تا منابع متناسبی را برای آینده گان به ارمغان آورده و سطح تعهد خود را افزایش داده تا حداکثر سازی اتفاق افتد زیرا که این تعهد میزان فداکاری افراد را بالا برده و منافع شخصی را با عملکرد بالا جایگزین نمی کند که نوعی از خودگذشتگی و فرهنگ جهادی را نهادینه خواهد کرد و بپذیریم که مدیریت یکی از عوامل تولید با تامین زیرساختهای مورد نیاز برای توسعه و شکوفایی است و بی شک تحقق توسعه پایدار بدون توجه به زیربناهای فرهنگی و بنیانها، با چشم اندازهای برنامه ریزی شده عملی و امکان‌پذیر نیست و باید حداکثر رشد ممکن در منطقه را خلق نماییم تا حداکثر بهره وری در شرایط موجود را کسب نمائیم و کارنامه ای روشن برای آینده و امروز بجا بگذاریم. به امید آن روزها.
اسماعیل ابراهیمی
امروز مردم مغان در راستای مطالبات بحقشان به قیام برخواسته اند.
نامزد دهمین دوره مجلس شورای اسلامی گفت: متاسفانه مغان امروز نسبت به 40 سال پیش نه تنها پیشرفتی نداشته بلکه سیر نزولی داشته است و این وضعیت هیچگونه تناسبی با میانگین رشد و توسعه متوازن و تقسیم عادلانه بودجه کشور ندارد مغان زمانی نه تنها در استان و کشور بلکه در کل منطقه خاورمیانه و حتی دنیا حرفی برای گفتن داشت و یک سر و گردن از از همه شهرستانهای کشور بلکه برخی استانها هم بالاتر بوده و در آمد آن کفاف چندین استان را تامین میکرد اما اکنون اتفاقی افتاده که نه تنها در کشور حتی در استان نیز حرفی برای گفتن نداریم و تمام اینها حاصل تفرقه و نفاقی است که برخی ها میان مردم و مسئولین ما ایجاد کردند و روند رشد و توسعه مغان را دچار تزلزل نمودند وی گفت اکنون مغان شبیه به اقیانوسی است که مردم در وسط این اقیانوس زندگی میکنند اما نوشیدن جرئه ای آب بی نصیب هستند.و این جز با یکدلی و همکاری و همراهی مردم عزیز میسر نخواهد شد.
جهانگیرزاده گفت امروز افتخار من این است که در عرض 5 سال 2500 فرصت شغلی برای مردم بیله سوار ایجاد کرده ام ، اما سهم پارس آباد از این همه فرصت و موقعیت چیست؟
وی گفت امروز مردم بیله سوار بیدار شده اند و بخاطر افکار و اندیشه درستی که در مسیر آن قرار گرفته اند به پا خواسته و قیام کرده اند.
امروز تنها افتخار ما دشت مغان است که آن هم به لطف استان اردبیل تغییر یافته و از آن با نام دشت اردبیل یاد میکنند.
جهانگیرزاده گفت در سال 86 شش پل هوایی در اردبیل به بهره برداری رسید که هزینه تمام آنها از بودجه شهرستانهای این استان خصوصا شهرستانهای مغان صرف شد چرا ما باید از ناعدالتیهای اجنماعی رنج ببریم مگر ما تحصیل کرده نداریم مگر ما شجاعت و یا توانایی نداریم؟جهانگیرزاده گفت من به همه شما قول میدهم به همت و پشتوانه این مردم عزیز و وطن دوست تمام فرصت های از دست رفته مغان را به آن بازخواهم گرداند و هیچ قدرتی نخواهد توانست جلوی پیشرفت و توسعه ما را سد کند.
کاندیدای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی گفت اگر ما امروز احساس تکلیف نکنیم از غافله عقب خواهیم ماند و در آینده مقابل سوالات بی پاسخ متععد فرزندان و آیندگان قرار خواهیم گرفت و مطمئن باشید تلاش امروز شما از صد سال عبادت بالاتر است.
وی در پایان گفت اولین شعار ما در انتخابات پیش رو همگام با دولت و همراه با ملت است و بنده افتخار دارم به عنوان نماینده دولت تدبیر و امید در این شهرستان انتخاب شده ام و میتوانید این را در هر جایی با افتخار و سربلندی اعلام کنید وی دومین شعار انتخاباتی خود را با عنوان ، رای ما خواسته ماست اعلام کرد و گفت بنده به تناسب آرای مردم خواسته های آنان را در مجلس مطالبه کرده و مغان را از این وضعیت فلاکت بار اقتصادی و اجتماعی نجات خواهم داد و در این راه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرده و با تمام توان و قدرت نام و آوازه مغان را مجددا در کشور طنین انداز خواهم کرد.
هر چه به روزهای پایانی انتخابات و هفتم اسفند ماه نزدیک تر میشویم بازار داغ سخنرانیها و اظهار نظرها از سوی کاندیداها و طرفداران آنان علی الخصوص روسا و نفرات اول کاندیداها له و علیه همدیگر شدت میگیرد.
پس از اظهارات متقابل دو تن از کاندیداها علیه یکدیگر و پاسخ مجدد آنان ، این بار اردشیر جوانشیر یکی از افراد در راس مهندس بیگدیلو مجددا در مقام پاسخگویی برآمد و گفت بنده نه تنها به این فرد بلکه به بسیاری از بزرگان و صاحب نظران و فرهیختگان مغان پیام داده و از آنان جهت همکاری دعوت کرده ایم تا در انتخابات همراه و همگام ما باشند.
وی پیش از ایراد این سخنان گفت از طرفداران مهندس بیگدیلو که اعتقاد قلبی و عقلی به افکار وی دارند میخواهم هر تک تک آنان، خودشان به عنوان نماینده مهندس و یک ستاد مستقل افکار و برنامه های وی را به مردم منتقل نمایند.
جوانشیر گفت برخی ها از چندین ماه قبل به صورت گسترده شروع به تبلیغات انتخاباتی کرده اند و در تمام منطقه مغان جلسه برگزار کرده اند و این در حالی است که ما از اول دیماه تصمیم گرفتیم تا مهندس بیگدیلو را وارد صحنه انتخابات کنیم و امروز برای اولین بار در بیله سوار و جعفرآباد جلسه گذاشتیم و از آن موقع تا کنون متاسفانه انواع تهمت ها و افتراها از سوی برخی ها نثار ما شده است اما ما هرگز پاسخ آنان را نداده و وارد چنین جو سازی هایی نشدیم چرا که ، آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. وی گفت یکی از دبیران آموزش و پرورش امروز نزد بنده آمد و گفت که ما طرفدار شما هستیم و دوستداریم در کنار شما باشیم اما اطرافیان ما را تهدید به ترد و انزوا میکنند.در حالی که این شیوه صحیح رقابت و دموکراسی نیست و متاسفانه برخی ها چشمشان بسته ، گوششان کر و عقلشان مهر باطل خورده است که البته این افراد تعدادشان از انگشتان دست فراتر نمیرود.
مهندس بیگدیلو سخنران بعدی جلسه در ابتدا تمام طوایف مغان را قابل احترام خواند و گفت متاسفانه صحبتهای ما در فضاهای مجازی وارونه تعبیر میشود چرا که این صحبتها تنها میان دو نفر حادث شده است اما حرفهای بنده را منتصب به یک طایفه نجیب و بزرگ تعبیر کرده و سعی دارند دیدگاه آنان را نسبت به بنده بدبین نمایند اما بنده با افتخار مقابل تمام طوایف عزیز و غیور مغان سر تعظیم فرود میاورم و از طرفداران خود میخوهم به چنین مسائلی دامن نزنند و فضای واقعی را تحت تاثیر فضای مجازی قرار ندهند.
بیگدیلو در ادامه با اشاره به مطالب یکی از کاربران فضای مجازی که عنوان کرده بود بیگدیلو از از اعضای جبهه پایداری و جریان فکری نزدیک به احمدی نژاد میباشد گفت بنده به هیچ عنوان نه تنها هیچ تمایلی به جبهه پایداری ندارم بلکه هیچ اعتقادی هم به رفتار آنان ندارم دلیل آن هم اینست که این دسته همیشه دچار افراط و تفریط بوده اند و عزیزانی که در این جریان هستند متاسفانه جزو افراطیون بوده و در برخی موارد حتی خود را پیش قدم تر از مقام معظم رهبری میدانند به همین خاطر بنده نه تنها گرایش فکری به آنان ندارم بلکه هیچ اعتقادی هم به آنان ندارم خطوط فکری بنده منویات و رهنمودهای مقام معظم رهبری هست و لاغیر ، هیچ اعتقادی به هیچ جریان فکری ندارم در خصوص احمدی نژاد نیز این را عرض کنم که نه تنها دولت وی بلکه عملکرد تمام دولتها کم و بیش قابل نقد است و هیچ دولتی مصون از نقد و انتقاد نبوده و نیست مگر دولت آقا امام زمان که انشالله تشریف خواهند آورد.
دغدغه ای که این روزها ذهن فرهیختگان و دلسوزان جامعه ی ما را با خود درگیر کرده است، اینکه در این آشفته بازار کاندیداهای رنگ و وارنگ، چه کسانی قرار است بر کرسی سبز نمایندگی مجلس شورای اسلامی تکیه بزنند و به عبارتی قرار است تعیین سرنوشت یک ملت در متن حوادث بزرگ آینده به دست چه کسانی سپرده شود؟!
شیب تند ورود افراد ریز و درشت به رقابت های غیررسمی انتخاباتی و شروع دوباره وعده های آنچنانی و ادعاهای هیجانی که طبعاً با بالابردن انتظارات همگانی و امیدواری های ناگهانی برخی از اقشار جامعه همراه خواهد بود، ضرورت پردازش به این سؤال را که چه کسانی دارای شایستگی لازم برای ورود به مجلس شورای اسلامی اند را مضاعف و دوچندان خواهد کرد!
رزومه های ساختگی و روتوش شده، حضورهای مصنوعی و نخ نما شده، ادعاهای واهی و بی اعتبار شده، عکس های لوکس و خنده های فیکس و برخوردهای ریلکس و همه ژست ها و پرستیژهای انتخاباتی به همراه فیگورهای بازیگری، تهدیدی است که احتمال موفقیت و یا برحسته سازی نااهلان و نامحرمان را افزایش داده و در این میان کسانی که صالح تر و راستگوترند، به همراه مردمی که دنبال همین جور نماینده های متعهد هستند، زیان دیده های اصلی چنین انتخاباتی خواهند بود!
نگرانی ما از آنجایی بیشتر می شود که در میان نامزدها افرادی حضور دارند که موجب بهت افکار عمومی اند و معلوم نیست که آنها برای نامزدی مجلس آمده اند یا اینکه جویای نام اند و می خواهند خودشان را زبانزد کنند تا در مسئولیت های کلیدی استان و شهرستان بکار گرفته شوند و یا …. به هر حال و به فرض محال در صورت پیروزی، آیا چنین افرادی در مجلس، نماینده خواهند بود یا نماینده نماهایی که بجای انجام وظایف خطیر نمایندگی، دنبال حاشیه های خاص اند؟!
وقتی به سیاهه نامزدهای احتمالی که البته این روزها دیگر می توان گفت که نامزدهای قطعی اند، نظر می اندازیم، متأسفانه به استثناء توانمندها و افراد اصلح، شاهد حضور عده ای با مختصات ذیل نیز می باشیم که قطعاً یا فاقد صلاحیت اند و یا صلاحیت چندانی برای چنین اعتمادی ندارند:
کسانی که در هیچ مسئولیت اجرایی قابل اعتنایی در سطح استان و یا شهرستان، سابقه تجلی و تبلور ندارند!کسانی که هیچ کار برجسته و راهگشایی در پیشینه مسئولیت های قبلی خود نداشته و با هزار اگر و اما کنار گذاشته شده و یا کنار رفته اند!کسانی که در ادوار گذشته نمایندگی از سوی مردم، کار بزرگی برای مردم انجام نداده و کمتر پاسخگوی تماس ها و تقاضاهای مردم بوده اند!کسانی که باندباز و باندسازند و مدیریت باندی داشته و فقط برای اقوام و عده ای از همپیالکی های خود فایده مند بوده و گرایش همگانی جهت کمک به همه اقشار مردم ندارند!کسانی که توجه غالب آنها به زادگاه و نهایتاً مناطق زادگاهی آنها بوده و به مابقی نقاط حوزه کاری خود توجه مثبت و قابل ملاحظه ای نداشته اند!کسانی که دغدغه آنها مردم نبوده و عمدتاً وامدار آنانی هستند که برای موفقیت آنها سرمایه گذاری کرده و به محض انتخاب آنها در تکاپوی بازپس گیری سیری ناپذیر سرمایه گذاری های خویش اند!کسانی که با الفبای نمایندگی آشنا نیستند و سواد دانشگاهی و تجربی آنها قابل بکارگیری و انطباق با هیچیک از کمیسیون های تخصصی مجلس شورای اسلامی نیست!کسانی که در قد و قواره نمایندگی مردم و یا استقرار در کرسی های مجلس شورای اسلامی نبوده و تحلیل درستی از اقتصاد و فرهنگ و دیپلماسی و غیره ندارند!کسانی که با مردم و افکار عمومی میانه ای نداشته و برای موفقیت خود، بنا را بر دروغ و دادن وعده های واهی گذاشته و هدفشان خدمت به مردم نیست و فقط به دنبال شکار فرصت های شخصی اند!کسانی که ادبیات نمایندگی نداشته و مجلس را با نهادهای دون پایه تر اشتباه گرفته و نمی دانند که قصد تکیه زدن بر چه جایگاهی را دارند، فلذا نمایندگی را با بقالی های قدیم اشتباه گرفته اند!کسانی که سوار بر مرکب تخلفات انتخاباتی و دوز و کلک های غیرقانونی پای به رقابت های زودهنگام گذاشته و می خواهند با قانون شکنی و هنجارگریزی، به بالاترین نهاد قانون گذاری کشور راه یابند!کسانی که دنبال تخریب وجهه ی رقبا و ترور شخصیت همه آنانی هستند که احتمالاً موقعیت، محبوبیت، اعتبار و آرای احتمالی آنها را مانع موفقیت خویش می دانند!کسانی که رقابت را با خصومت اشتباه گرفته و با دشمن پنداری رقبا، فضای سالم انتخاباتی را به هم ریخته و افکار عمومی را مسئله دار نموده و با تشنج آفرینی دنبال پیروزی اند!کسانی که دنبال رأی خریدن و معامله های پشت پرده با باج خورها و کاسبان انتخاباتی اند و گاهی موجب ایجاد تردید در افکار عمومی برای ارزیابی صحت و سقم انتخاباتی می شوند!کسانی که رشد مالی و رشدهای سیاسی و اداری مشکوک و غیرمتعارفی داشته و معلوم نیست که چگونه از صفر گذشته به صد امروز رسیده اند و به اصطلاح چگونه یک شبه ره صد ساله را طی کرده اند؟!کسانی که بدون ارائه هیچ برنامه ی مشخصی وارد این رقابت ها شده و با طرح کلی مسائل، فقط در پی ایجاد جاذبه های ظاهری بوده و شعارمحورند و عملاً هیچ راهکاری برای حل مشکلات مطروحه ندارند!کسانی که روحیه خدماتی نداشته و کرسی های خدمت به مردم در مجلس را با کرسی های قدرت اشتباه گرفته و بیش از آنکه در فکر خدمت به مردم باشند، در اندیشه ریاست و استیلای بر مردم اند!کسانی که جسارت لازم و قدرت لابی گری و مطالبه گری حقوق مردم را از صاحبان قدرت نداشته و همیشه سرشان بی کلاه می ماند و در این میان موکلین آنها باید متحمل محرومیت ناخواسته شوند!کسانی که فقط سال برگزاری انتخابات و یا حتی شش ماهه پایانی در مردم و مجالس مردم دیده می شوند و قبل از آن و یا بعد از انتخابات اثری از آنان دیده نشده و حتی نمی توان ردّ پای آنها را هم پیدا کرد!
علیهذا نظر به اینکه نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی و کلاً نقش آفرینی پارلمانی، از وظایف خطیر و از مسئولیت های درشت جامعه تلقی می شود و سایز جامه ی نمایندگی نیز بزرگ است، باید متذکر شویم که مجلس جای آدمهای کوتوله، غیراستاندارد، نابلد، ناصالح، ناآشنا، ناپخته، میدان ندیده، باران ندیده، آفتاب ندیده، بحران ندیده، سختی دوران ندیده، تازه کار، تازه فارغ التحصیل، تازه به دوران رسیده، نازک نارنجی، قهر کن، گوشه گیر، خسته ها، دلسردها و دلگیرها نیست، بلکه مجلس شورای اسلامی جای تیزبین ها و پیگیرهاست!
کسی که می خواهد وارد بالاترین نهاد مدنی و مردمی نظام مقدس جمهوری اسلامی یعنی مجلس شورای اسلامی بشود که در رأس همه امور مهمه کشور و عصاره ی فضائل یک ملت است، باید صلاحیت و شایستگی دو جانبه یعنی هم در بعد تعهد شامل التنزام های عملی و فکری ولایی و قانونی و غیره و هم در بعد تخصص دارای شاخص های لازم از جمله سابقه تحصیلات تخصصی و رشد همه جانبه نردبانی و پلکانی داشته و تجربه های مدیریتی لازم را در پیشینه ی خود ذخیره کرده باشد و نمایندگی جای کسب تجربه و مهارت آموزی نیست، بلکه قطع یقین اینجا فینال همه مهارت های مقدماتی و محل ابراز مهارت های نهایی آن هم با مدل بین المللی است!
فلذا قبل از آنکه شورای محترم نگهبان در فرایند نظارت استصوابی و در دو فیلتر تعیین صلاحیت به غربال ناصالحان بپردازد و یا اینکه مردم ما با انتخاب اصلح، عملاً پشتکرد ضایع کننده ای را متوجه افراد کوتوله نمایند، بسیار شایسته است تا کسانی که طبق معیارهای فوق و دهها معیار سنجشی دیگر، شایستگی حضور در رقابت های انتخاباتی و ورود احتمالی به مجلس شورای اسلامی را ندارند، خیلی زودتر از آنکه دیر شود، از گردونه رقابت ها کنار بکشند و مردم را بیش از این به زحمت نیاندازند!
مجلس شورای اسلامی جای افراد اصلح است و در آن دو مؤلفه تخصص و تعهد که ترجمان توانایی و شایستگی است، همواره باید ملحوظ باشد و نباید کسانی به مجلس راه پیدا کنند که هیئت رئیسه برای تعیین کمیسیون تخصصی آنها، از بس که به درد هیچ کمیسیونی نمی خورند، نهایتاً متوسل به قرعه کشی شود تا در عمل اعلام شود که چنین نماینده ای، تحمیلی است و فقط باید چهار سال تحمل شود!
در پایان به تناسب ضرورت صراحت کلام باید متذکر شد که در فرایند احراز صلاحیت نامزدها که به مراتب فرایندی فراتر از مرحله تعیین صلاحیت آنهاست، قطعاً مدارک دانشگاهی، سوابق اشتغال کارشناسانه، سوابق مسئولیت، سابقه نامزدی و رأی های قابل ملاحظه، سابقه نمایندگی مردم در شوراهای اسلامی و یا در ادوار همین مجلس شورای اسلامی، زمانی ملاک قرار می گیرد که اینگونه نامزدها در مناصب مذکور، پیشینه ی موفقی از خود بجا گذاشته باشند، وگرنه اگر کسی در این سوابق نیز نتوانسته باشد، نمره قابل قبولی گرفته باشد، باز هم مصداق همان ناشایستگی است و حتماً باید در چرخه تجدیدنظر مردم، دوباره مورد ارزیابی عملکردی و برنامه ای قرار بگیرد!
