حلاوت انتخابات مغان به بهار موکول شد.

انتخابات فصل جدیدی از رقابت بین طیف های مختلف سیاسی، است، عرصه ای است که توان ، لیاقت و مقبولیت افراد یا جریانات خاصی را در جامعه مشخص میکند، برای همین از اهمیت بسزایی برخوردار است، و اساسا نظام های دموکراتیک راهی بجز انتخابات برای کسب مشروعیت و سنجش آن ندارند، کشور عزیز ما نیز از این قاعده مستثنا نیست،

چنانچه پیش بینی می شد انتخابات در 7اسفند ،مانند همیشه با حضور شکوهمند مردم برگزار گردید و  اکثر منتخبین مردم  جواز حضور  در بهارستان را یافته اند و برخی حوزه ها سرنوشتشان به دور دوم مانده است، که حوزه پارس آباد و بیله سوار نیز  جزو این حوزه  هاست، مغان با توجه به داشته های فراوان، و موقعیتی استراتژیک، آنچنان که باید، سهم خود را از پیشرفت و توسعه نگرفته است،و به حد وفور با  مشکلات  معیشتی، درمانی،فرهنگی، جاده ای،و.ده ها مشکل دیگر انس گرفته است ،که دلایلی از جمله سوء مدیریت های منطقه ای و در عرصه ی ملی نیز، عدم توجه کافی به استعدادها و نارسایی های این منطقه ،مسبب چنین وضعیست, ضمن قبول توانمندی ها و  کمبودهای منطقه، مساله را از ابعاد کلی و با نگرشی ملی و جامع باید دید،سخن را با طرح سوال ادامه میدهیم...

با توجه به اختیاراتی که در دست دولت تدبیر و امید است، و با توجه به  حضور چشم گیر اصلاح طلبان و اعتدال گرایان در مجلس آتی، و همسویی و حمایت دولت از این طیف، چه افرادی می توانند منافع ملی، و منطقه ای را تامین نمایند؟

با مشاهده وضعیت انتخاب مردم مناطق مختلف،و عدم ورود تندروها به مجلس این مهم را باید مدنظر قرار داد که همسویی دولت و مجلس کاملا متصور است، و نمایندگی یک حوزه اگر به این همسویی و همگرایی نتواند ملحق شود، علاوه بر منافع حوزه ی نمایندگی که به طور محسوس تقلیل می یابد،کما اینکه این مساله را در مجلس نهم بعضی حوزه ها شاهد بوده اند» منافع ملی ای که با همگرایی پارلمان و کابینه بهتر تامین میگردد نیز تحت تاثیر قرار گرفته و در برابر دولت موانعی چند ایجاد میگردد که برای آینده سیاسی  و اقتصادی کشور با توجه به موهبتی بزرگ بنام رفع تحریم ها و مساله ی برجام، میتواند تاثیری ناخوشایند داشته باشد،. پس همسویی دو قوه در شرایطی که امروز در آن قرار گرفته ایم لازم و ضروری و نوازندگان سازهای مخالف با این وضعیت، ضرباتی بر بدنه تصمیم گیری و اجرایی کشور خواهند زد که منافع عمومی بیشترین ضربه را از این وضعیت خواهد خورد

با توجه به توسعه نامتوازنی که در کشور جریان دارد ، و مناطق به دور از مرکز از حداقل  امکانات بهره مندند، یک نماینده پارلمانی که با دولت سر جنگ دارد این وضعیت را نه تنها بهبود نخواهد بخشید ،بلکه به وخامت این وضعیت نیز دامن خواهد زد، چرا که اغلب نارسایی های یک حوزه از طریق مساعدت دولت و اخذ دستور از وزیر مربوطه  قابل حل است و آنکه بر طبل جنگ میکوبد ماه ها پشت در وزارتخانه خواهد ماند و رویایی بنام توسعه تا چهارسال دیگر برای استفاده در شعارها ،عملا مسکوت خواهد ماند. این فرد فضای حاکم در کشور را نادیده گرفته و بعنوان مخالف یک پای ثابت تریبون خواهد بود،

آنچیز که معلوم است امروز با توجه به رفع تحریم ها یک شکوفایی اقتصادی در پیش است که می تواند مناطق مستعد را به احقاق حق خود نزدیک تر نماید و دخیل ترین فرد در این مساله برای منطقه نماینده ی مجلس است، و در این مهم، همسویی با دولت بخت بزرگیست

از مواهب همسویی دولت و مجلس پیشبرد سریع اموری است که میتواند مسائلی چون اشتغال را حل کند، پر واضح است که علم و آگاهی یک نماینده به گفتمان  پارلمانی و خبره و متخصص بودن در رشته تخصصی خویش  رابطه ای مستقیم با ارتباطش با دولت و تعامل سازنده اش با ارگان های اجرایی دارد بدین معنی که اگر یک متخصص اقتصاد در کمیسیون اقتصادی عضو بوده، و از عملکرد وزیر اقتصاد نقدی بجا داشته باشد میتواند هم در پیشرفت اقتصاد ملی و هم تقویت وضع اقتصادی و معیشتی مردم حوزه انتخابیه ی خود نقش بسزایی ایفا نماید، حال این تخصص وقتی در کنار همسویی با دستگاه اجرایی باشد تاثیرش چندبرابر خواهد بود و نمود خارجی آن را می توان در حوزه های انتخابیه موفق دید، در واقع نماینده ای که از حمایت دولت بهره مند است در یک تعامل رقابتی، علاوه بر توفیقات ملی، حوزه نمایندگی اش نسبت به حوزه دیگر از امتیازات بیشتر و بهتری بهره مند خواهد بود ، این را در مجلس نهم و هشتم در حوزه ی انتخابیه  کلیبر ، میتوان مشاهده کرد

با توجه به نتایج انتخابات اکثر مناطق کشور و با عنایت به  مواردی که عنوان شد ، زمینه ی همسویی دولت و مجلس در مجلس دهم کاملا مهیاست، و باید در مناطقی که انتخابات به دور دوم کشیده شده ، فردی را راهی مجلس نمود که همسو با دولت ،و متخصص و آگاه در امور پارلمان باشد، بتواند در یکی از مهم ترین کمیسیون ها عضو گردد، و با نگاهی جامع به مسائل ملی ، مسایل منطقه ای را نیز پیگیری نماید، چرا که دولت تدبیر

و امید امروز با پشتوانه ای چند ده میلیونی به یک کاردان و متخصص متقی،برای پیشبرد امور نیاز دارد، به افراد اعتدال منش نیاز امروز کشور مبرم و حیاتی است.

سجاد رضایی

بهارستانم آرزوست.

 

با توجه به تبیین شعار سال ۹۴ از سوی مقام معظم رهبری به «دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی» معظم اله اظهار امیدواری کردند که : فضای امسال فضای همدلی باشد به ویژه اینکه امسال سال انتخابات و کار سیاسی است. باید کمال بهره برداری را از بیانات رهبری داشت و بداخلاقی سیاسی را کنار گذاشت.نباید فراموش کنیم انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۲ ، فرصتی بود تا گروه های اصلاح طلب بتوانند دوباره وارد عرصه انتخابات شوند لذا این امید می رود که در انتخابات اسفند ۹۴ و به دلیل همزمانی انتخابات مجلس شورای اسلامی با انتخابات مجلس خبرگان رهبری ، بار دیگر شاهد حضور گسترده مردم در پای صندوق های رای و خلق حماسه سیاسی دیگری باشیم.

اما در کنار این اصل که برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ، حضور مردم در پای صندوق های رای مهمتر از رای آوردن یک گروه خاص می باشد ، متاسفانه شاهد اتفاقاتی هستیم که بداخلاقی های انتخاباتی را دامن می زنداخباری به گوش می رسد که بعضی چهره ها سعی دارند هر طور شده حتی با هزینه های هنگفت و میلیاردی وارد مجلس شورای اسلامی شوندچندی پیش بود که با انتشارفیش حقوقی یک نماینده مجلس پرده از حقوق نمایندگان مردم برداشته شد  که ماهانه حدود ۵ میلیون تومان حقوق آنها از نمایندگی مجلس است.حال با حسابی سر انگشتی می توان به این نتیجه رسید که یک نماینده در یک سال حقوق ۶۰ میلیون تومانی و برای چهار سال حقوق ۲۴۰ میلیون تومانی خواهد داشت.با مقایسه هزینه های هنگفت بعضی کاندیداهای مجلس با این درآمد ؛ سوالاتی به وجود می آید که این فرد کاندیدا بعد از ورود به مجلس دست به چه اقداماتی می زند که اختلاف هزینه ها را جبران کند !؟به راستی این همه هزینه و تلاش برای ورود به ساختمان بهارستان برای چیست !؟؟؟

در کنار این موارد باید به رواج قول های پوچ و توخالی اشاره کرد که سال هاست به حیله ای برای رای جمع کردن از اشخاص مختلف به خصوص تحصیل کرده های بیکار تبدیل شده است.قول استخدام و اشتغال در شرکت های خصوصی و دولتی باعث می شود تا تحصیل کرده بیکار رانده از همه جا ، تمام تلاشش را برای کاندیدای قول دهنده انجام دهد ولی بعد از ورود کاندیدا به مجلس ، تازه متوجه می شود به قول دروغین وی دل خوش کرده بود!یکی دیگر از بداخلاقی های رایج در انتخابات مجلس شورای اسلامی در مغان ما،تعیین مسئولیت های مدیریتی و مدیرکلی بین دوستان پیش از انتخابات و رای آوردن است .این تقسیم مسئولیت های مدیریتی در سطح استان و شهرستان ؛ نشان می دهد که کاندیدا بعد از انتخاب به دنبال عزل و نصب هایی می رود که از نظر قانونی نه تنها وظیفه او نیست بلکه باید از دخالت در کار دستگاه های اجرائی پرهیز نمایدبا قرار دادن موضوعات مطرح شده باید تامل کرد که چرا بعضی از کاندیداها به دنبال این هستند که هر طور شده وارد خانه ملت در اختمان بهارستان شوند!؟آیا اینگونه عملکرد کاندیداها باعث ایجاد یاس و نا امیدی در بین مردم نمی شود !؟نقش شورای نگهبان و دستگاه های نظارتی در کنترل و جلوگیری از بداخلاقی های انتخاباتی و عدم تائید صلاحیت ها چگونه است !؟

فردی که با هزینه میلیاردی وارد خانه ملت می شود ، ابتدا به دنبال برگشت پول های هزینه شده خود می رود یا به فکر خدمت به مردم می افتد !؟در پایان فقط امیدواریم هر فردی که قصد دارد وارد این عرصه رقابت شود ، فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر صرفه جوئی در هزینه های انتخاباتی و پرهیز از بداخلاقی ها را سرلوحه کار خود قرار داده و با صداقت به دنبال کسب نظر و رای مردم باشدمثلاهمین میهمانی های پر هزینه که جند شبی است توسط برخی کاندیداها  صرفا برای گرفتن رای انجام میشود آیا ارزش دارد؟

یکی از دوستان در جمع عده ای از عزیزان نقل می کرد که همسایه ۲۴ ساله یکی از کاندیداهاست و در طول این ۲۴سال یکبار جواب سلام هیچ همسایه ای را نداده اما به یمن سودای رسیدن به صندلی سبز بهارستان در این چند ماهاهه اخیر مردم دار شده و پیشقدم در سلام و جندی پیش هم بریز و بپاش های عظیم برای ۲۰۰یا ۳۰۰نفر .

حالا تو خود حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل.