شکور پورحسین شقلان، فرزند ملا اسماعیل، متولد زیر نهرتراب پارس آباد و از خانواده ای مذهبی و متدین و برادر شهید رحیم پورحسین است. وی دارای مدرک دکترای حقوق از دانشگاه شهید بهشتی تهران - قاضی ویژه ی مبارزه با زمین خواری کل کشور - 15 سال سابقه ی قضاوت در سطح عالی کشور - 3 دوره قاضی نمونه ی کشوری - 1 سال مدیرکل امور حقوقی وزارت مسکن و شهرسازی.
آنانکه پاک و صادق اند، دل در گرو محبت خدا دارند.
سلام بر مغان، سلام بر وطن.
دکتر شکور پورحسین رتبه ی 1 آزمون وکالت استان آذربایجان شرقی و رتبه ی ممتاز آزمون قضاوت کشوری بوده اند و بنا به علاقه ای که به شغل قضاوت داشته اند این شغل شریف را انتخاب نموده و در این عرصه مشغول خدمت گشته اند.
با توجه به رتبه ی ممتاز و تک رقمی ایشان در آزمون قضاوت و نظر به اینکه جناب پورحسین از دانشجویان نخبه ی حقوقی دانشگاه شهید بهشتی تهران به حساب می آمدند، از ابتدا ، ابلاغ شروع به کار ایشان از جانب رئیس قوه قضائیه در تهران به ایشان داده شد.
پس از اینکه دکتر پورحسین لیاقت، پاکی و کارایی خود را با 3 دوره قاضی نمونه ی کشوری انتخاب شدن به اثبات رساند و با توجه به نیاز قوه ی قضائیه به تخصص ایشان، در پایتخت پست های مهم و امنیتی به ایشان سپرده شد و اخیراً آقای دکتر پورحسین در سمت قاضی ویژه ی مبارزه با زمین خواری کل کشور، زیر نظر مستقیم رئیس قوه ی قضائیه و شخص مقام معظم رهبری، مشغول خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی می باشند.
عده ای سؤال میکنند که چرا ایشان دور از وطن بوده اند و در وطن خود دادستان یا رئیس دادگستری نبوده اند؟
کسانی که از روال سیستم اداری بی خبرند بدانند که ابلاغ کاری هر فرد در هر سیستم و اداره ای، نه بر اساس میل فرد شاغل بلکه با توجه به نیاز آن اداره یا سیستم به آن فرد داده میشود و دکتر پورحسین حق انتخابی برای پست دادستانی یا ریاست دادگستری وطن خود نداشته اند.
باید بگویم که وی در طول این 15 سال خدمت خود هر هفته یا در صورت مشغله ی زیاد کاری هر ماه یادی از وطن خود کرده، و برای دست بوس والدین و خاک پاک مغان شتابان عزم وطن کرده اند.
کسانى که می خواهند در این صحنه مطرح شوند یا کسانى را مطرح کنند مواظب موازین شرعى باشند. اگر شما خواستید کسى را معرفى کنید او را معرفى کنید ولى دیگرى را نفى نکنید.
هیچکس، هیچ دسته و هیچ جمعى نباید به خودشان اجازه دهند که به کسانى که قبولشان ندارند اهانت کنند. شما یک دسته را قبول دارید و آنها را معرفى میکنید، دیگرى هم دسته اى دیگر را قبول دارد و آنها را معرفى می کند. اثبات کنید، ولى نفى نکنید.
ما به یک سازمان و تشکیلات از دو منظر نگاه می کنیم، یا از منظر فرد یا از منظر سیستم.
کشور عزیزمان ایران در برخی چیزهای بد در دنیا رتبه اول را دارد. اولین مورد فرار مغزهاست که به آن brain drain می گویند.
سالانه تعداد کثیری نخبه از ایران خارج می شود.
روزنامه همشهری چند سال پیش در مقاله ای عنوان کرده بود دولت آمریکا برای هر فردی که با Ph.D از دانشگاه آمریکا فارغ التحصیل می شود قیمت اعتباری یک میلیون دلار در نظر گرفته بود. طبق برآورد روزنامه همشهری قیمت نخبگانی که از ایران خارج شده اند برابر با سی سال نفتی بود که فروخته بودیم.
در مصرف و شیوع مواد مخدر در دنیا اولیم. در پذیرش پناهندگان افغانی و عراقی اولیم. در شاخص فلاکت در دنیا رتبه دوم هستیم. شاخص فلاکت یک شاخص اقتصادی است تحت عنوان misery index معنایش این است سفره ما پر است اما نمی توانیم استفاده کنیم. در چیزهای خوب هم در دنیا رتبه خوبی داریم. در نرخ رشد فناوری در دنیا اولیم. در زعفران، سنگ فیروزه، پسته، فرش دست باف، در دنیا اولیم. در ذخایر گاز در دنیا دومیم. در نفت چهارم هستیم. مقایسه ی دیگری بین سه کشور ایران، ترکیه و عربستان شده است، عربستان دارای منابع ولی فاقد نیروی انسانی است. ترکیه فاقد منابع و دارای نیروی انسانی است. ایران هم دارای منابع و هم دارای نیروی انسانی است. در مقایسه بین شهرهای ایران مغان یکی از قطب های کشاورزی خاورمیانه است هم از جهت نیروی انسانی و هم منابع، مغان سر آمد است.
چرا مغان با داشتن چنین ظرفیتی نتوانسته به توسعه ای که لایقش است دست یابد؟
برمی گردم به عرایض قبلی ام.
مشکل مغان مشکل فرد است یا مشکل سیستم؟ حقیر بارها عرض کرده ام که سیستم برای همه شهرها و مناطق یکسان است. به زعم ما مشکل بنیادین مغان فرد است، در این حوزه نیز مدیریت مطرح است.
به قول استادم the management is the foundation of affairs مدیریت اساس امور است and regulate them و آن را سامان می بخشد if not to be اگر نباشد the affairs will shatterd با تاکید می گفت: امور آشفته خواهد شد.
در هم اندیشی نخبگان مغان در تهران یک فصل مشترک و یک درد مشترک وجود داشت، آنهم آشفتگی در مدیریت مغان، یا به زبان خودمان «مغانین ییسی یوخدو».
برای خروج مغان از این بی مدیریتی بنده اتاق فکر را پیشنهاد کردم.
در مورد اتاق فکر قبلا مطالعاتی داشتم و خوشبختانه اخیراً مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری به کلیه ی استانها اتاق فکر را مصوب نموده است.
اتاق فکر دو رکن اساسی دارد:
١- شناسایی نخبگان و متخصصین مغان در تمام رشته ها و تشکیل بانک اطلاعاتی آنان.
٢- شناسایی معضلات و مشکلات منطقه و اولویت بندی این مشکلات در اتاق فکر.
در واقع اتاق فکر واسط بین نخبگان که مشکلات منطقه را منعکس می کنند و دولت است. متأسفانه استان اردبیل آخرین استانی بود که اتاق فکر در آن تشکیل شد.
در صورت توفیق، بنده اتاق فکر را در مغان تشکیل خواهم داد و مشکلات مغان بر اساس خرد جمعی شناسایی و اولویت بندی شده و به مرکز منعکس خواهد شد و نماینده ی منتخب با ظرفیت هایی که در مرکز دارد برای حل و رفع این مشکلات خواهد کوشید.
مردم شریف مغان که سال هاست در این خصوص در رنجند طعم شیرین توسعه و آبادانی را خواهند چشید.